فرهام زاهدها و حقیقت یک گذار
فرهام زاهد بر خلاف بسیاری از صاحبان قدرت و نوچههای رسانه ایشان که فکر میکنند باید به مردم دروغ بگویند و ماشین های گران قیمت خود را در پارکینگ خانه بگذارند و لباس مارکشان را در کمد و با پژو پارس معمولی خود تردد کنند و با لباس معمولی همیشگی دیده شوند و به تمام کارهای خود حتی مسترا رفتن رنگ و بوی خدمت به مردم بدهند دروغ نمیگوید. تعارف هم ندارد.
یادداشتی از محمدرضا ابراهیمی
با ماشین گرانقیمتش در سطح شهر و حتی به محل شورا می رود. اون یک نماینده پارلمان شهری است که لباس های مارک می پوشد. عطر گران قیمت میزند. در میان خبرنگاران و در صفحات مجازی از سفرهای خارجی اش میگوید و جاهای دیدنی دنیا که دیده است و از اینکه قرار است جام جهانی در روسیه باشد.
شاید این موارد ارائه یک مدل جدید از یک نماینده مردم باشد. اتفاقی که نه تنها بد نیست که باید بگویم از امثال فرهام زاهد در جامعه و در میان سیاستمداران خودمان کم داریم!
چند روز پیش مطلبی پرکنایه در یکی از سایتهای استان از سفر فرهام زاهد به جام جهانی دیدم. فرهام زاهد بر خلاف بسیاری از صاحبان قدرت و نوچههای رسانه ایشان که فکر میکنند باید به مردم دروغ بگویند و ماشین های گران قیمت خود را در پارکینگ خانه بگذارند و لباس مارکشان را در کمد و با پژو پارس معمولی خود تردد کنند و با لباس معمولی همیشگی دیده شوند و به تمام کارهای خود حتی مسترا رفتن رنگ و بوی خدمت به مردم بدهند دروغ نمی گوید. تعارف هم ندارد.
او به موقع نقدش را به قدرت و حتی رسانهها میکند و یک هویت جدید را شکل می دهد. او نماد نسل جدید خود است. نماد یک گذار در جامعه ای انقلاب دیده که باید دیده شود و پذیرفته شود.
ما عادت کردیم یعنی عادتمان دادند که حتی اگر ثروتمند نیستیم فکر کنیم که وقتی کسی توانسته با توانایی های خود سرمایه ای داشته باشد او بُرده و من باخته ام حتی آدم های خوب ما کسانی هستند که به خاطر ما باخته اند. قهرمان پولدار کسی است که حتما ثروتش را به دیگران می بخشد و پول برایش اهمیت و ارزشی ندارد داشتن کارخانه و انباشت سرمایه بد است و ما عادت کردیم که اگر فرهام زاهد کارگر معدن بود برایش صوت و کف بزنیم و اشک بریزیم و قهرمانش کنیم اما حالا لایق فحش و ناسزا بدانیم. انگار عادتمان دادند دروغ بشنویم.
حال که بهراد ذاکری هم از این نسل به شورا اضافه شده شاید موقع آن باشد که از عده ای بپرسیم چرا باور نمی کنید دوران مدیران و نمایندگان متظاهر پایان یافته است و نوبت نسلی است که اگر توانسته در تجارت و در تحصیل و به کار گیری تحصیل خود در زندگی و همچنین در زندگی شخصی خود موفق باشد لیاقت آن دارد که نماینده مردم و مدیر و در راس تصمیم گیری ها باشد نه با خط کش شما و نوع نگاهتان کسی بیاید که یک شبه سوار بر موج احساسات معتبر شود و عاقبت آن شود که هر که نه توانایی دارد که متظاهر تر است و دروغ گو تر و هر چه بیشتر به اصطلاح گیرمان بیاورد موفق تر شود.
برچسب ها :فرهام_زاهد ، محمدرضا_ابراهیمی ، یادداشت
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰